پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 1601
نویسنده : TAKPAR
سلام من کاربر جدید وبلاگ هستم و می خوام ادامه رمان حادثه یک نگاه رو براتون بذارم امیدوارم خوشتون بیاد فقط میخوام با نظراتتون مارو دلگرم کنین مرسی موفق و مؤید باشین

 

 

حادثه یک نگاه از نسرین سیفی

تمام وجودم مرتعش بود.پاهایم مرا به جلو می کشید وقلبم سرشار ازشوری عطشناک بود.به آرامی از پله ها پایین رفتم.احتیاج به فرصت داشتم تا بر خودم مسلط شوم. به طبقه اول رسیده بودم. کف دستهایم می سوخت ستون فقراتم تیر می کشید نفس عمیقی کشیدم وپا بر پله گذاشتم شمردم یک دو سه چهار پنج از پاگرد پیچیدم شش هفت...  

 

ادامه در ادامه مطلب






مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: